بریکس و نظم نوین اقتصاد جهانی
به گزارش خبرنگار اقتصاد معاصر؛ گروه بریکس در سالهای اخیر به عنوان نمادی از تغییرات در چشمانداز اقتصادی و سیاسی جهان مطرح شده است. از زمان تاسیس رسمی این گروه در سال ۲۰۰۹، بریکس به دنبال فراهم آوردن بستری برای همکاری اقتصادهای غیرغربی بوده و هدف آن بازتوزیع توازن قدرت جهانی محسوب میشد.
در ابتدا این گروه به عنوان وزنه تعادلی در مقابل تسلط نهادهای مالی سنتی غربی مانند صندوق بینالمللی پول (IMF) و بانک جهانی عمل میکرد. با گذر زمان، بریکس به نیروی اقتصادی و سیاسی قدرتمندی تبدیل شده و توجه سایر کشورها از جمله ترکیه که اخیرا تمایل خود را برای پیوستن به این گروه اعلام کرده است را به خود جلب کرد.
این در حالی است که علاوه بر ترکیه، حدود ۱۷ کشور نیز در دو سال اخیر به طور رسمی درخواست عضویت در بریکس را ثبت کردهاند.
بریکس در ابتدا به عنوان یک گروه غیررسمی از اقتصادهای بزرگ در حال ظهور شکل گرفت که به سرعت در حال رشد و نفوذ در عرصه جهانی بودند. چهار عضو اولیه (برزیل، روسیه، هند و چین) برای به چالش کشیدن نظم اقتصادی جهانی که تحت سلطه کشورهای گروه هفت بود، متحد شدند.
در سال ۲۰۱۰، آفریقای جنوبی به عنوان پنجمین عضو به این گروه پیوست و دامنه نفوذ بریکس را بیشتر تقویت کرد.
یکی از ویژگیهای کلیدی بریکس تاکید بر برابری و همکاری میان اعضا، بدون توجه به اندازه یا قدرت آنها است که به شدت با نهادهای تحت رهبری غرب که قدرت تصمیمگیری را بیشتر به نفع کشورهای ثروتمند متمرکز کردهاند، تفاوت دارد.
بریکس به طور مستمر بر لزوم اصلاحات در حکمرانی مالی جهانی تاکید کرده و خواهان اقتصاد جهانی فراگیرتر است.
از جمله دستاوردهای مهم بریکس میتوان به تاسیس بانک توسعه نوین (NDB) در سال ۲۰۱۴ اشاره کرد که به عنوان جایگزینی برای IMF و بانک جهانی ایجاد شد و هدف آن تامین مالی پروژههای زیرساختی در بازارهای نوظهور است.
NDB دسترسی به منابع مالی را بدون اعمال شرایط سختگیرانهای که معمولا نهادهای غربی تحمیل میکنند، برای کشورهای بریکس و سایر کشورهای در حال توسعه فراهم میکند.
اعضای بریکس، علاقهمند به گسترش این گروه
تمایل به گسترش بریکس چندین سال است که در میان اعضای این گروه مطرح شده و دلیل اصلی این گسترش دو جنبه دارد. اولا اضافه شدن اعضای جدید تاثیر بریکس را در عرصه جهانی تقویت میکند و دوما این امر موجب تنوع و تقویت قدرت اقتصادی و سیاسی آن میشود.
عضویت سه کشور ایران، مصر و اتیوپی از ابتدای سال جاری میلادی به عنوان اعضای کامل بریکس، نقطه عطفی برای بریکس بود که آمادگی آن را برای تبدیل شدن به گروهی بزرگتر و فراگیرتر از اقتصادهای در حال توسعه نشان داد.
همچنین نارضایتی فزاینده بسیاری از کشورها از نظم جهانی تحت سلطه غرب، بهویژه با توجه به نقش صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و دلار آمریکا بهعنوان ارز غالب جهانی، تمایل سایر کشورها را برای عضویت به بریکس به دنبال داشته است.
تمایل ترکیه به عضویت در بریکس
ترکیه کشوری بوده که موقعیت استراتژیکی در نقطه اتصال اروپا و آسیا دارد و اخیرا تمایل خود را برای پیوستن به بریکس بهطور جدی اعلام کرده است. روابط اقتصادی و سیاسی این کشور با کشورهای غربی و غیرغربی، موقعیت منحصر به فردی در امور جهانی به آن داده است.
ترکیه از سال ۱۹۵۲ عضو ناتو بوده و روابط نزدیکی با غرب، بهویژه اتحادیه اروپا، داشته است. با این حال در سالهای اخیر، به دلیل اختلافات سیاسی و اقتصادی روابط ترکیه با قدرتهای غربی دچار تنش شده است.
مشکلات اقتصادی ترکیه، از جمله تورم بالا و کاهش ارزش پول ملی، روابط این کشور را با نهادهای مالی غربی پیچیده کرده است. علاوه بر این، ناکامی ترکیه در پیوستن به اتحادیه اروپا آن را به سوی دیگر مسیرهای همکاری بینالمللی سوق داده است. بریکس با تاکید بر فراگیری و جهانی چندقطبی، جایگزینی جذاب برای ترکیه به شمار میرود.
هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه پیش از این گفته بود: «ما بریکس را جایگزین ناتو یا اتحادیه اروپا نمیدانیم اما روند متوقفشده پیوستن به اتحادیه اروپا ما را تشویق میکند تا سایر پلتفرمهای اقتصادی را بررسی کنیم.»
همچنین وی اظهار کرده بود: «متحدان روی کاغذ ترکیه اغلب نگرانیهای امنیتی آنکارا را نادیده میگیرند. ما دوست داریم بخشی از هر پلتفرم چندجانبه باشیم، حتی اگر سود کمی برای ما به همراه داشته باشد.»
انگیزههای اقتصادی و سیاسی برای پیوستن به بریکس
کشورهایی که علاقهمند به عضویت در بریکس هستند، چندین انگیزه اقتصادی مشترک دارند.
دسترسی به منابع مالی یکی از جذابیتهای اصلی عضویت در بریکس بوده که امکان دریافت وام و منابع مالی از بانک توسعه نوین را میدهد. برخلاف IMF و بانک جهانی که اصلاحات سختگیرانهای را به عنوان شرط وام تحمیل میکنند، NDB رویکردی منعطفتر دارد و کشورها میتوانند بدون به خطر انداختن حاکمیت خود، توسعه زیرساختها و رشد پایدار را دنبال کنند.
تنوعبخشی به تجارت از دیگر انگیزههای پیوستن کشورها به این گروه است. بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه مشتاق هستند که وابستگی خود را به تجارت با کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و اتحادیه اروپا، کاهش دهند. بریکس به کشورها امکانی میدهد تا شرکای تجاری خود را متنوع کرده و از آسیبهای شوکهای خارجی مانند تحریمهای تجاری یا رکود اقتصادی در غرب، مصون بمانند.
کاهش وابستگی به دلار انگیزه دیگر کشورها در راستای حرکت به سمت کاهش وابستگی به دلار آمریکاست. سلطه دلار در تجارت جهانی بهعنوان ابزاری برای هژمونی اقتصادی غرب تلقی میشود. بریکس در حال بررسی ایجاد ارز جدیدی برای تجارت بین اعضا بوده و گسترش عضویت این فرآیند را تسریع خواهد کرد.
اهرم ژئوپلیتیکی از دیگر انگیزهها تلقی میشود که مزایای خوبی برای کشورهای عضو به همراه دارد. عضویت در این گروه به کشورهای کوچکتر یا متوسط این امکان را میدهد که در شکلدهی به نظم جهانی جدید مشارکت داشته باشند.
همچنین باید اشاره کرد که بیشک بریکس در آستانه تحولی بزرگی قرار دارد. گسترش این گروه نشاندهنده حرکت آن از یک ائتلاف غیررسمی به سمت تبدیل شدن به یک نیروی جهانی است.